مأخوذ از ترکی، فراغت و خلاصی از تحریر. (ناظم الاطباء). خطی که بعد از فراغ محاسبه به دست آرند، به عربی آن را برأت بر وزن سحابت گویند وبه فارسی خط پاکی خوانند. (از آنندراج). فراغ خطی
مأخوذ از ترکی، فراغت و خلاصی از تحریر. (ناظم الاطباء). خطی که بعد از فراغ محاسبه به دست آرند، به عربی آن را برأت بر وزن سحابت گویند وبه فارسی خط پاکی خوانند. (از آنندراج). فراغ خطی
صاحب آتشکده گوید: از طبقۀ سادات آن دیار (فارس) و اکثر اوقات ندیم مجلس سلاطین و امرای هند و ایران بوده و چندی به فایقی تخلص میکرده است. او راست: ای چشم جهان بین مرا نور از تو ایام مرا ساخته رنجور از تو دوری ّ تو کرده است بیمار مرا نزدیک به مردن شده ام دور از تو. (آتشکده چ بمبئی ص 291) مولانا فارغی (از شعرای قرن نهم هجری) در خانقاه جدیدی میباشد. مردی درویش وش و کم سخن است. بعضی از اشعارش بد نمی افتد. این مطلع از اوست: از بس که آن جفاجو آزار مینماید اندک ترحم او بسیار مینماید. (مجالس النفائس امیر علیشیر نوایی چ حکمت ص 79)
صاحب آتشکده گوید: از طبقۀ سادات آن دیار (فارس) و اکثر اوقات ندیم مجلس سلاطین و امرای هند و ایران بوده و چندی به فایقی تخلص میکرده است. او راست: ای چشم جهان بین مرا نور از تو ایام مرا ساخته رنجور از تو دوری ّ تو کرده است بیمار مرا نزدیک به مردن شده ام دور از تو. (آتشکده چ بمبئی ص 291) مولانا فارغی (از شعرای قرن نهم هجری) در خانقاه جدیدی میباشد. مردی درویش وش و کم سخن است. بعضی از اشعارش بد نمی افتد. این مطلع از اوست: از بس که آن جفاجو آزار مینماید اندک ترحم او بسیار مینماید. (مجالس النفائس امیر علیشیر نوایی چ حکمت ص 79)
صاحب آتشکده آرد: گویند حریفی ظریف و رفیقی الیف بوده و اهل آن دیار (استرآباد) به صحبت او مایل. از اشعار اوست: پی نظاره ستاده ست جهانی به رهش من در اندیشه که یا رب به که افتد نگهش. (آتشکده چ بمبئی ص 142)
صاحب آتشکده آرد: گویند حریفی ظریف و رفیقی الیف بوده و اهل آن دیار (استرآباد) به صحبت او مایل. از اشعار اوست: پی نظاره ستاده ست جهانی به رهش من در اندیشه که یا رب به که افتد نگهش. (آتشکده چ بمبئی ص 142)